زمانی که مردم در مورد افسردگی می اندیشند غالبا آنرا به دو دسته تقسیم بندی می کنند: یا افسردگی بالینی که نیاز به درمان دارد و یا افسردگی عادی که تقریبا هر کسی قادر است تا آن را پشت سر بگذارد. به عنوان یک عارضه و بیماری، افسردگی میتواند مفهومی دشوار باشد چراکه از آن به عنوان علائم یک بیماری و همچنین خود بیماری یاد می کنیم.
از دیدگاه پزشکی، افسردگی به عنوان یک اختلال خلقی یا احساسی تعریف میشود که باعث میشود به صورت مداوم حس افسردگی، غم و اندوه شدید و یا از دست دادن علاقه شدید داشته باشید. این حالات معمولا لذت و خوشی را شما میگیرد. این مقاله توسط محقق و مترجم مجله جوان کاپ مائده قادری از سایت verywellmind ترجمه و گردآوری شده که می توانید در ادامه مطالعه کنید.
افسردگی بر نحوه احساسات، فکر و رفتار شما اثر میگذارد و میتواند در عملکرد و توانایی ادامه زندگیتان تداخل ایجاد کند. افسردگی دلایل مختلفی دارد که برخی از آنها را کاملا درک نمیکنیم. هفت نوع از رایجترین آنها شامل موارد زیر است :
هنگامی که افراد از اصطلاح افسردگی بالینی استفاده میکنند، عموما منظورشان اختلال افسردگی اساسی (MDD) است. اختلال افسردگی اساسی یک اختلال خلقی است که با تعدادی ویژگی اصلی مشخص می شود :
اگر فردی این علائم را برای مدت یک دورهی دو هفته ای و یا بیشتر تجربه کند، غالبا به این معنی است که به بیماری MDD مبتلا است.
دیستیمیا یا افسردگی خویی، که اکنون به عنوان افسردگی پایدار شناخته میشود. در واقع به نوعی افسردگی مزمن که بیش از حداقل دو سال طول کشیده گفته میشود. این نوع در واقع میتواند خفیف، متوسط یا شدید باشد.
ممکن است این افراد برای دورهی کوتاهی حس افسردگی را تجربه نکنند اما این تسکین علائم دو ماه یا کمتر طول میکشد. علائم این نوع از افسردگی که به اندازه اختلال افسردگی اساسی شدید نیستند اما فراگیر و ماندگار هستند. علائم آن شامل :
درمان اختلال افسردگی پایدار اغلب یا استفاده از دارو و روان درمانی امکان پذیر است. طبق آمار انیستستوی ملی بهداشت روانی، 1.5 درصد از بزرگسالان در ایالات متحدهی آمریکا در سال گذشته دچار اختلال افسردگی پایدار بودند. این اختلال بیشتر از مردان (1%)، خانمها (1.9%) را تحت تاثیر قرار میدهد همچنین محققان تخمین میزنند که حدود 1.3% از کل بزرگسالان ایالات متحده در بعضی از موارد در طول زندگیشان دچار این اختلال میشوند.
اختلال دوقطبی نوعی اختلال خلقی است که با دورههای از رفتارهای غیر عادی شدید تحت عنوان شیدایی شناخته میشود. این دورهها میتواند خفیف باشد مانند هیپومانیا و یا میتواند آنقدر شدید باشد که اختلالات قابل توجهی را در زندگی فرد به وجود آورد، نیاز به بستری شدن داشته باشد یا بر احساس واقعی فرد تاثیر بگذارد.
اکثریت قریب به اتفاق مبتلایان به بیماری دوقطبی دارای افسردگی اساسی هستند. علاوه بر روحیه افسرده و کاهش میل و رغبت به فعالیتها، افراد مبتلا به افسردگی اغلب دارای طیف وسیعی از علائم جسمی و عاطفی هستند که ممکن است موارد زیر را شامل شود :
خطر خودکشی در بیماری دوقطبی تقریبا 15 برابر بیشتر از کل جمعیت دارای افسردگی است. روانپریشی (از جمله: توهم و هذیان) ممکن است در موارد شدید تر رخ دهد.
باردار میتواند تغییرات هورمونی قابل توجهی را ایجاد کند که اغلب بر روحیه زن باردار تاثیر میگذارد. افسردگی میتواند در دوران بارداری و یا پس از به دنیا آمدن فرزند شروع شود.
در حال حاضر، به عنوان افسردگی همراه با آغاز یک زندگی شناخته میشود، افسردگی پس از زایمان (PPD) بسیار گستردهتر از آن است که آنرا فقط یک نارحتی ساده بخاطر به دنیا آوردن فرزند نامید. تغییرات روحی، اضطراب، زودجوشی وسایر علائم پس از زایمان معمولی نیستند و اغلب دو هفته ادامه دارند. علائم PPD شدید تر و ماندگار تر است.
PPD میتواند از بیحالی و احساس غم و اندوه برخوردار باشد که نیاز به معالجه پزشک دارد همچنین سایر علائم مانند روانپریشی پس از زایمان یا توهم و سردرگمی نیز باید مداوا شوند.
در صورت عدم درمان، شرایط و علائم ممکن است تا یک سال ادامه داشته باشد. خوشبختانه، تحقیقات حاکی از این است که درمانهایی مانند داروهای ضد افسردگی، مشاوره و هورمون درمانی میتوانند موثر واقع شوند.
از شایع ترین علائم سندرم قبل از قاعدگی(PMS) زود جوشی، خستگی، اضطراب، بیحالی، نفخ، افزایش اشتها، هوسهای غذایی، درد و حساسیت پستانها را میتوان نام برد. اختلال دیسفوریک قبل از قاعدگی (PMDD) علائم مشابهی ایجاد میکند، اما موارد مرتبط با خلق و احساس بسیار چشمگیرتر است که شامل موارد زیر می شود:
اگر در ماههای زمستان افسردگی، خواب آلودگی و افزایش وزن را تجربه میکنید اما در بهار احساس خوبی دارید ممکن است که مبتلا به یک بیماری به اسم اختلال عاطفی فصلی (SAD) باشید، که در حال حاضر تحت عنوان اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی شناخته میشود.
اعتقاد بر این است که SAD با اختلال در ریتم شبانه روزی طبیعی بدن ایجاد میشود. نور ورودی به چشمها این ریتم را تحت تاثیر قرار میدهد و هرگونه تغییر فصلی در الگوی شبانه روزی میتواند باعث اختلال و افسردگی شود.
تشخیص میزان شیوع SAD بسیار دشوار است زیرا این عاضه غالبا قابل تشخیص نیست. در مناطق استوایی بیشتر رخ میدهد. به عنوان مثال، برآوردها نشان میدهد که 1% از جمعیت فلورایدا را تحت تاثیر قرار داده که در آلاسکا به 9% افزایش مییابد. SAD در نواحی شمالی یا دورافتاده جنوبی بسیار شایع تر است و غالبا میتوان آن را با نور درمانی در جهت جبران اتلافات نوری درمان کرد.
آیا علائم افسردگی (مانند:پرخوری، زیاد خوابیدن یا حساسیت شدید به رد شدن) را تجربه میکنید اما زمانی که به خودتان میآیید فرا خود را صحیح و سالم نشان داده و خودتان را درگیر یک اتفاق مثبت میکنید؟
براساس این علائم، ممکن است شما به افسردگی آتیپیکال یا استثنایی مبتلا شده باشید، (اصطلاح امروزی این امر به عنوان افسردگی غیرعادی یا استثنایی نام دارد). در واقع این نوعی افسردگی است که فرد فکر میکند این علائم عادی است و پیگیر آن نمیشود. افسردگی غیرعادی با مجموعهای از علائم خاص مرتبط است مانند:
در واقع از آنکه فکرش را بکنید رایج است. برخلاف سایر اشکال افسرگی، افراد مبتلا به افسردگی غیر عادی یا استثنایی ممکن است به نوعی از داروهای ضد افسردگی مانند مونو آمینو اکسید (MAD) بهتر پاسخ دهد.